عشق یعنی چه من تازه از اخر عشق امده ام عشق یعنی شکستن غرور در برابر یک ادم مغرور .یعنی فریاد زدن همه احساس مقابل یک ادم بی احساس یعنی با تمام وجود خواستن و نرسیدن یعنی یک غروب غم انگیز یک پاییز برگ ریز اری عشق یعنی بی وفایی .
می خواهم تو را صدا بزنم ولی زبان ندارم می خواهم به سویت بیام ولی توان ندارم می خواهم تو را ببینم ولی چشم ندارم من در قلبم تو را دارم پس با قلبم تو را صدا می زنم و با قلبم به سوی تو می ایم وبا قلبم تو به تو نگاه می کنم هنوز در جاده انتظار نشسته وچشمانم را به آسمان بیکران دوخته ام. هنوز گریه هایم را زیر باران پنهان می کنم باز در انتظارم که بیایی بیا تا پیش از این نگاهم غریب نماند .